نفسی از جای گرم یا ...
ناامیدی هم یکی از بزرگترین ترس های دنیاست .
هر چه فاصله خود واقعی از خودآرمانی بیشتر ، ناامیدی هم بیشتر ...
یک تغییر کوچک میتواند روزنه ای از امید برای تغییر کوچک بعدی باشد و تغییر کوچک بعدی روزنه ای از امید برای تغییر کوچک بعدی و
قطره قطره جمع گردد ، وانگهی ...
اگر برای ترس هایتان زندگی می کنید ، همیشه در همین مرحله از زندگی خواهید بود ...
صحبتم با آنهایی است که می خواهند تغییر کنند ...
اگر واقعا به دنبال تغییر هستید ، بهتر است در مرحله اول (بعد از توکل بر خدا) به دنبال پذیرش شرایط واقعی تان باشید .
شما چه کسی هستید ؟
در چه شرایطی رشد کرده اید؟
اصلا به چه میزان رشد کرده اید ؟
چقدر از خانواده ای که در آن رشد کرده اید رضایت دارید؟
چقدر از مشکلاتی که دارید تقصیر خانواده تان است ؟
و البته چقدر شما مقصر اتفاق هایی هستید که برایتان افتاده است ، هستید ؟
و تمامی سوال هایی که شما را برای پذیرش کمبود ها و افتخارات تان در زندگی کمک می کند .
بهتر است همه آنها بپذیرید . همه آنهایی که دیگران علتش بوده اند یا خودتان؟
دلتان به حال دیگران نسوزد که چگونه مورد قضاوت شما قرار می گیرند.حتی بهتر است که دلتان به حال خودتان هم نسوزد .
چون این برای شما بهتر است . (منظورم صداقت شما با خودتان است) ....
بهتر است با خودتان صادق باشید تا بدانید به دنبال تغییر چه چیزی باید باشید ...
زمانیکه پذیرفتید آنچه را در زندگی شما تاثیر گذاشته ، به دنبال آگاهی باشید .مسلما برخی چیزها را نمیدانید و همان نداستن ها باعث زخم خوردن شما شده .اگر بدانید که دشمن در چه منطقه ای کمین کرده ، چند نفر هستند ، برنامه شان چیست ، و شما چه چیزی برای مقابله با آنها دارید بهتر میتوانید مغلوبش کنید ...
اگر شما در رابطه زخمی شده اید ، بدانید که چرا در رابطه زخمی شده اید ؟ چگونه در رابطه زخمی شده اید ؟ توسط چه کسی زخمی شده اید ؟ و حال برای تسکین خودتان اقدام کنید ....
یعنی دشمن را بشناسید ....
اگر برای تغییر به دنبال معجزه عجیب هستید ، پیشنهاد می کنم تغییر را شروع نکنید . چرا که تا به حال بارها با این روش به بن بست رسیده اید .همیشه شروع کرده اید و چون اتفاق نیافتاده دلسرد شده اید .
اینکه یک شبه تبدیل شوید به یک انسان موفق و خاص را از ذهنتان بیرون کنید . اینکه بدون تلاش تغییر کنید را نیز کنار بگذارید . چون تا به حال به شما کمک نکرده اند . شما فقط دلسرد می شوید .
اینکه عصاره استخوان یک حیوان مرده را با نعناع مخلوط کنید و آن را با اسطخودوس بجوشانید و هر شب زیر بالشتان را به آن آغشته کنید و در هر وعده غذای خودتان ترکیب کنید تا تغییر کنید به شما کمکی نمی کنید . البته مختار هستید که این کار را انجام دهید . انجام دهید تا نتیجه آن برای شما مشخص شوید . شما فقط عمرتان را برای آن به هدر می دهید و انگیزه تان را .
اگر می خواهید تغییر کنید برای خودتان ارزش قائل شوید . چیزی که برای کسی ارزش داشته باشد مهم خواهد بود . درست مثل زمانی که توپ شما برای شما بسیار ارزش داشت . کودکی تان را می گویم . اگر آسیب می دید برای تعمیر آن به هر جایی سر میزدید تا بلکه برای مدت بیشتری بتوانید با آن بازی کنید . اگر عروسکتان آسیب می دید ، مدتها گریه می کردید تا کسی دلش برای شما بسوزد و برای عروسکتان کاری بکند . شما برای آنها ارزش قائل بودید و همیشه حواستان به آنها بود .
برای تغییر بهتر است شما این کارها را انجام دهید . چون این برای شما نفع بیشتری دارد .
و شما آرامش بیشتری خواهید داشت ....