4داستان واقعی از عشقهای عجیب
ميگویند عشق عقل را فراری ميدهد و کسی که به این احساس مبتلا ميشود، نه ميبیند و نه ميشنود. از نگاه عدهای حسادت و سرسختی همراه همیشگی عشق است و از نظر...
ميگویند عشق عقل را فراری ميدهد و کسی که به این احساس مبتلا ميشود، نه ميبیند و نه ميشنود. از نگاه عدهای حسادت و سرسختی همراه همیشگی عشق است و از نظر...
پسر خیلی آرام و خجالتی بود. شمع های 14 سالگی را که خاموش کرد عازم روستای پدری شدند. هنوز گرمای شمع ها از وجودش خارج نشده بود که با دیدن نوه ی خاله، لیلا، گرمای تازه ای...
داستان زیبای پسرک وخدمتکار : در روزگارى که بستنى با شکلات به گرانى امروز نبود ، پسر١٠ سالهاى وارد قهوه فروشى هتلى شد و پشت میزى نشست . خدمتکار براى سفارش گرفتن...
از کلیه دوشیزگان قدبلند زیبارو، واجد شرایط زیر تقاضا داریم تقاضانامه ها و رزومه خود را جهت ربودن دل بنده به صورت پیغام در قسمت نظرات یا به وسیله ایمیل به نشانی...
ـ اومدن، نگا کنین! جمشید نگا کن! ته سالن رو ببین. گلنوش رو نگا! چه خانمی شده!مادر این را که میگوید دست رؤیا را میگیرد و به سمتی که اشاره میکند، میدود. بابا هم...
اَقدس جون موچینت کجاس …؟ تلخ نوشتهها (مسعود مشهدی) شوهر اَوَلُم خدابیامرز گلابگیر بود…همو سال اول تَسگره هامانِه درست کرد مُوره برد...
مادرم یک چشم نداشت. در کودکی براثر حادثه یک چشمش را ازدست داده بود. من کلاس سوم دبستان بودم و برادرم کلاس اول. برای من آنقدر قیافه مامان عادی شده بود که...
ببخشید شما ثروتمندید... هوا بدجورى توفانى بود و آن پسر و دختر كوچولو حسابى مچاله شده بودند. هر دو لباس هاى كهنه و گشادى به تن داشتند و پشت در خانه مى لرزیدند. پسرك...
داستان مرد میلیونری که چشم درد داشت در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی می کرد که از درد چشم خواب به چشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود...